قدرت پول( به همراه معرفی کتاب)

ساخت وبلاگ

تجربه نشان داده است که همیشه طبقات ضعیف جامعه مجبور می شوند جلوی احساسات خودشان را بگیرند و سعی کنند با رفتار خشک و خشن زندگی عاری از معنا کنار بیایند و به خودشان جرئت  ریسک پذیری را که از رموز موفقیت و نشاط است، ندهند.ازنظر الیس این تفکر غیر منطقی است که انسان تصور کند هر مشکلی فقط یک راه حل دارد انسان باید با مشکل مواجه کند و آن را حل کند نه اینکه از آن فرار کند اما طبقه ضعیف جامعه سعی دارد از مشکل فرار کند و به همان زندگی روتین خود و سرکوب احساساتش بسازد مثلا او دوست ندارد که به مسافرت برود گر چه احساسش این است که باید برود. ولی همیشه طبقات اعیان جامعه عقلانی و عاطفی، رفتار می کنند. الیس نیز برای هرچه  عقلانی تر کردن و عاطفی تر کردن انسان ها راه آموزش را پیش می گیرد. به نظر او هر چه انسان غیر منطقی بیاندیشد احساسات بد را به خود میگیرد.الیس می گوید:  «اعتقاد به اینکه برای فرد دوری از مسائل و مشکلات و مسئولیت های زندگی آسانتر از روبرو شدن با آنهاست .مانند کسی که برای فرار از مسولیت خانواده ازدواج نمیکند .این کار نارضایتیهای بعدی به همراه دارد و موجب کاهش اعتماد به نفس می گردد. فرد سالم می داند که زندگی همراه با مبارزه و مسئولیت و حل مشکلات لذت بخش تر از زندگی بدون مسئولیت است. »

بیشتر افراد جامعه مخصوصا طبقه متوسط مخالف این منطق را منطقی میدانند. البته هر شخصی بنا بر پایگاه اجتماعی و میدان آزادی و نوع خانواده و ... اش منطقش متفاوت است. ولی این احساس است که در نظریات روانشناسی ارجحیت دارد یعنی شخص باید راهی را برگزیند که با آن احساس مطلوبی به او دست دهد. و این احساس مطلوب با حل مساله و برخورد درست و منطقی با مشکلات به دست می آید. بسیاری از ازدواج هایی که در سن کم به وقوع می رسد بخاطر تفکرات غیرمنطقی به طلاق منجر می شود. چرا که هنوز افراد در آن به منطق و پایگاه اجتماعی برای هدایت احساسات خودشان دست نیافتند و من کودک لج بازشان و یا والد سرزنش گرشان آنها را به هم رسانده و از هم دور می کند. مثلا بسیاری از زوجین طریقه برخورد منطقی با مشکلات را یاد نگرفته اند و این حقارتها و شناخت ناکافی و ناچاری و عقده هایشان بوده که آنها را به هم نزدکی کرده است. و به همین خاطر توان رویارویی با شرایط بحرانی را برای ایجاد احساسات نشاط برانگیز مستمر و قدرت تاب آوری را نمی دانند. 

به هر حال تجربه نشان می دهد که افراد سرمایه دار تر نسبت به عواطف خود مدارا می کنند و افراد طبقه متوسط بیشتر به سمت افسردگی مزمن و دوری از احساسات لذت بخش عمل می کنند سلیگمن این را در کتابش عنوان کرده است که طبقه ی متوسط برای این سرکوب شدگی گرایش بیشتری به مصرف مواد مخدر دارند. 

«لودیک باخ» یکی از فلاسفه و جامعه شناسان نامی است که می گوید:

پول، وفاداری را به بی وفایی، عشق را به نفرت، نفرت را به عشق، فضیلت را به شرارت، شرارت را به فضیلت، خدمت کار را به ارباب، ارباب را به خدمت کار، حماقت را به هوش، هوش را به حماقت؛ تبدیل می کند. چون به مثابه ی مفهومی فعال از ارزش، تمام چیزها را در هم می آمیزد، و معاوضه می کند. خود نیز بیان گر در هم آمیختگی و معاوضه ی عام همه ی چیز ها - جهانی وارونه - یا به عبارتی در هم آمیختگی و معوضه همه کیفیت های طبیعی و انسانی است ...

اگر انسان، انسان باشد و روابطش با دنیا روابطی انسانی، آن گاه می توان عشق را فقط با عشق، اعتماد را با اعتماد و غیره معاوضه کرد. »


کتاب امکان فرپاشی سرمایه داری - محمد قراگوزلو

 

مشق آزادی...
ما را در سایت مشق آزادی دنبال می کنید

برچسب : قدرت خرید پول به چه معناست, نویسنده : 0emadvalizadeha بازدید : 56 تاريخ : چهارشنبه 17 آذر 1395 ساعت: 22:34