مشق آزادی

نمی دونم این چند روز اخیر چم شده ؟؟؟؟!!! نمی تونم باور کنم برخی از جووونا  کتاب خون نیستن ، نه ولا اصلا داریم همچین چیزی؟ چرا و چگونه ؟؟؟؟؟ نه من باور نمی کنم، همه جووونااااای ایران بهترین شخصیت رو دارن نکنه خودشیفته شدم ؟؟؟!!!! نه مثل اینکه یه چیزایی هست بدک نگفتم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! تصویر زیر دوست عزیز، مجتبی نصری است. پدر من با عین الله نصیری (پدر بزرگ ایشون) هم دوست بودند. و رسید به ما . دوست بیشتر جهان وسیع تر. ,دوست یابی,دوستت دارم,دوست دختر ...ادامه مطلب

شدت و ضعف عشق رابطه ی مستقیمی با فداکاری دارد هر چه فداکاری بیشتر باشد عشق هم بیشتر است. و هر چه انسانها با آدم های فرهیخته سر و کار داشته باشند تمایل به عشق به یک نفر  در آن ها کاسته می شود و به دوستی گرایش پیدا می کنند و ازدواجی که سرشار از فداکاری است.وقتی آدم ها جهان را یک بعدی و همه یا هیچ می بینند، عاشق یک نفر می شوند و آن چنان به او می چسبند که زندگی خود و دیگری را زهر می کنند. و سر آخر مجبور به فاصله می شوند در حالی که در اطراف آدمی پر است از انسانهایی که لیاقت عشق را دارند آنها از بس دنیای خودشان را کوچک کرده اند می گویند یا این و یا هیچ کس دیگر!!! و با این روند بقول خانم حاجی رسولی ها آن چنان دیگری را غرق محبت می کنند که دیگری را خفه می کنند و دست آخر با این روند تکراری فاصله و ترک رابطه را پیشه می کنند و به افسردگی پناه می برند. چرا که ایجاد کردن فاصله با دیگری خود آسیب زا است. بیاییم به احساسات خود اهمیت بدهیم و به احساسات دیگری هم اهمیت بدهیم و فکرمان را وسعت ببخشیم. و فاصله ها را با دوستی و همکاری کم کنیم نه اینکه با عشق و شیدایی بیشترش کنیم. ,بهار نو شدن,آهنگ بهار از نوید راستی,بهار نوحیان ...ادامه مطلب

وقتی انسان دچار بی معنایی شود یعنی عشقش را نتواند داشته باشد و یا نتواند به خوبی مهرورزد و یا راضی و تایید شود برایش ارزش ها هم شاید مبهم به نظر برسند. هویت گسیخته می شود.اما ارزش قوی تر از آن است و همانطور الپورت و فرانکل گفتند معناها سیالیت دارند. فقط باید شخص درک شود و همدلی شود تا دوباره بتواند به دنبال معنا بگردد. کسانی که معناهای کمی برای زندگی دارند و یا نیاز های سرکوب شده دارند از این مراحل بحران سخت تر می گذرند. وقتی یک مرد جوان، اولین جواب رد را از دختری می شنود غرورش له می شود و می گرید و در دومی و سومی هم همینطور ولی در چهارمین جواب رد، کمی راحت تر کنار می آید و در پنجمین جواب دیگر خودش می داند که شاید او هم او را نخواهد، اینجاست که او دیگر می فهمد ارزش او بالاتر از جواب های دیگران است و او نیازهای سرکوب شده دارد که باید حلش کند و معنا زندگس واقعا فراتر از جواب های رد این دختر و آن دختر است و غرورش چیزی نیست که بخواهد در تکلف جواب دخترانی که خود در بند هستند باشد. زندگی یعنی خودشناسی بیشتر و بیشتر و رسیدن به مرز صمیمت و عشق راستین به خود و دیگری. دیگری ای که به غرورت احترام, ...ادامه مطلب