مقصری وجود ندارد!

ساخت وبلاگ

انسانهای باهوش سعی می کنند انسان تر بشوند با زدودن تعصبات و خودشناسی عمیق و با این کار می توانند به دوستانشان لذت زندگی بدهند و انسانهای کم هوش تر باید در همان 4 و 5 تا نیاز اول پرسه بزنند. این آدمهای کم هوش تر شاید به دیگران آسیب روحی وارد کنند. چون واقعا نمی توانند مدیریت کنند دست خودشان نیست و آنها هم احساساتی دارند که متاسفانه بخاطر همین هوش کم در برآورده کردنش هم خودشان و هم اطرافیان به تعویق می اندازند مثل یک فوتبالیستی که دروازه ی خالی را گل نمی زند!  ولی انسانهای با هوش تر از هر بحرانی برای بهتر شدن و خودشکوفاتر شدن استفاده می کنند و بیشتر به عمق پنهان احساسات تخریب کننده نفس خود و روح دیگران پی می برند! آنها هم خطا می کنند و دروازه خالی را اوت می زنن ولی سریعا جبران می کنند چون بجای غصه خوردن طولانی تمرین بیشتری برای جبران می کنند.  برای اینکه انسان به درون غار تاریک ذهنش ورود یابد هر رابطه و هر حادثه ای یک فرصت تازه است.  انسان وقتی یک رابطه را از دست می دهد مانند وقتی که یک کاری را نتواند درست به پایان برساند دچار حقارت می شود و فکر می کند چرا ین همه افراد می توانند ولی من نمی توانم؟ و همین فکر مخرب است. اما وقتی او از این بحران خودش را بشناسد و خود را مقصر نداند  راحت با موضوع کنار می آید. و این تنها در صورتی ممکن است که فرد با فرد دیگر دیالوگ قوی ای برقرار کند  و احساس حقارت و حسادت هم در تعصب است و بیشتر خطای شناختی است. اشتباه در تصمیم گیری وجود دارد و آن هم بخاطر شرایط محیطی و روانی جبری است پس برچسب اشتباه و یا تقصیر داشتن به خود زدن برآمده از من والد تنبیه کننده و یا من کودک لج باز است. تنها مسئولیت ما خودشناسی است و اگر این حاصل نشود می توان گفت اشتباه صورت گرفته است چرا که انسان پر است از اشتباه های فکری. 

مازلو و ادلر و دیگران همه به انسان شدن کمک می کنند. علی شریعتی هم می گوید ادم یک بودن است و انسان یک شدن. 

مشق آزادی...
ما را در سایت مشق آزادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0emadvalizadeha بازدید : 39 تاريخ : شنبه 13 آذر 1395 ساعت: 18:54