والد سرکوب گر

ساخت وبلاگ

 عاشق شدن های زودهنگام و پرفشار در حالی که فرد هنوز به فلسفه ای یکپارچه از شخصیت خودش دست نیافته، نشانه ی نیازهای جنسی و روانی و خودشکوفایی شدید سرکوب شده در فرد است که به یک رابطه بازتاب داده شده است. و چون خانواده ها و جامعه جلوی این نیاز سرکوب شده را می گیرند تنش ناخودآگاه عشقی آن چنان در فرد شدید می شود که فرد را دچار بی ارزشی می کند و این فشار رفته رفته با جایگزین شدن احساس به دیکری کاهش می یابد. اما در اینکه چرا این عشق غیرمنطقی عنوان می شود بخاطر همان سرکوب نیازهاست و گر نه چه بسیاری از این نوع عشق ها که به مقصد ارضا خواهند رسید و وصال و یا پایان خوشی خواهد داشت. غیرمنطقی عنوان شدن و بحرانی شدن این روابط بخاطر سرکوب نیازها از جانب محیط و عدم استقلال خود افراد است. ما هر دوشخصی و هر عشقی را در صورت وجود یک فلسفه و بینش عمیق ارتباطی لذت بخش بین دو نفر و وجود شخصیتی سازگار از نظر سلایق و رغبت ها و ... فارغ از سطح تحصیلات و مکان و فرهنگ با کمک علوم انسانی می توانیم به هم نزدیک تر کنیم. ولی به شرط داشتن استقلال و آزادی اراده در تصمیم گیری. دیده شده است بسیاری از ازدواجها که تصمیم گیرنده اش صرفا خود فرد نبوده و خانواده ها به زور فرزند را به خاطر راحتی و وابستگی  و انحصارطلبی خودشان آنها را به ازدواج با شرایط خودشان کشانده اند لزوما به نتیجه ی دلخواهی نرسیده است چرا که عشقی بین دو نفر نیست و فقط منطقی است که آن هم از جانب احساسات والدین اعمال و تحمیل شده است. 

و همین امر یکی از دلایل بالارفتن سن ازدواج و بلوغ عاطفی در افراد مخصوصا دختران است. چرا که شرایط ازدواج تنگ تر می شود برای جوانان؛ از طرفی انحصار و شرایط دست و پا گیر والدین و از طرفی نبود سلایق موافق در این بحبوحه در کمی تعداد جوانان اهل مطالعه و دارای شخصیتی متین مخصوصا جوانان مرد؛ از طرفی اقتصاد ضعیف، و از طرفی وجود بسیاری از نیازهای روانی دست و پاگیر؛ خوب نتیجه ی این همه فشار محیطی بر روان جوانان چیزی جز تن دادن به یک ازدواج اجباری و بعدا شکست در ازدواج نخواهد بود. درواقع جوانان دختر فعلا باید بدنبال شانس آوردن باشند که بتوانند پسری را موافق با علایق و شرایط محدود شده ی خود بیابند و از بسیاری از تجربه ها جدید و استقلال مادی و اجتماعی هم در گریز باشند. 

در واقع عشق به جنس مخالف اگر مبتنی بر رشد و خوشبختی و ایجاد سرپناه برای دیگری نباشد، یک خودخواهی شخصی است. بطوری که دو طرف حتی مایل اند جلوی پیشرفت دیگری را بگیرند تا دیگری او را رها نکند، عشقی که بر مبنای اعتماد نیست و از سر بیچارگی است. 

نتیجه تصویری برای علی شریعتی فاحشه

مشق آزادی...
ما را در سایت مشق آزادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0emadvalizadeha بازدید : 69 تاريخ : سه شنبه 16 آذر 1395 ساعت: 17:55